با تو ای همدرد ای عشق با تو درمان یافت این دل
خانه ات جاوید باد از تو سامان یافت این دل
ای سراپا عاطفه جز یاری آن یاری ندارم
ای کلامت شعر بوسه بی تو غم خواری ندارم
آسمان خانه ات یک کهکشان رنگین کمان است
وان نگاهت روشنی چون نوعروس آسمان است
زندگانی ات ترانه گریه هایت عاشقانه
وازه هایت ساده گویی , گفتگویی کودکانه
دیدگانت بامدادان اشکهایت چشمه ساران
چهره ات رنگ سپیده گونه هایت لاله زاران
گیسوانت آبشاران زلف جنگل زیر باران
پیکرت آمیزه ی از عطر پاک گلــزاران
با تو ای همدرد ای عشق با تو باران در بهاران
مثل یک قطره تو دریا گم شدن در جمع یاران
با تو ای همزاد همدل با توام بی باده مستم
سر نپیچم هرگز از ان عهد وپیمانی که بستم
ای سراپا بی نیازی در کنارت بی نیازم
با تو رودم با تو ابرم هم نشیبم هم فرازم
آب و خاک و باد و آتش خانه در تو جمله در تو
مهر و کین و خشم و بخشش جمع در تو سر به سر تو
آفتاب و آسمانی بی نهایت بی کرانی
دشمن سردی و ظلمت روشنی بخش جهانی
خواهش می کنم نظر یادت نره ها