سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از خداوند دانش سودمند بخواهید و ازدانشی که بهره نمی دهد به خدا پناه ببرید . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
فریاد بیصدا
>>محمد توکلی ( سه شنبه 89/6/16 :: ساعت 10:33 صبح)

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا ؟
بی وفا، بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا ؟

نوشدارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی
سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا ؟

عمر ما ار مهلت امروز و فردای تو نیست
من که یک امروز مهمان توام فردا چرا ؟

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا ؟

وه که با این عمر های کوته بی اعتبار
این همه غافل شدن از چون منی شیدا چرا ؟

آسمان چون جمع مشتاقان ، پریشان می کند
درشگفتم من نمی پاشد ز هم دنیا چرا ؟

شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر
راه عشق است این یکی بی مونس و تنها چرا ؟

بی مونس و تنها چرا ؟
تنها چرا ؟ حالا چرا
از دوستان عزیز خواهش می کنم منو از نظراتشون برای بهبود این حقیر بی نصیب نگذارند


  نوشته های دیگران ()
>>محمد توکلی ( سه شنبه 89/6/9 :: ساعت 10:9 صبح)

دوستان، شرح پریشانی من گوش کنید... داستان غم پنهانی من گوش کنید

قصه ی بی سر و سامانی من گوش کنید ... گفت و گوی من و حیرانی من گوش کنید

شرح این آتش جانسوز نگفتن تا کی؟

سوختم، سوختم، این راز نهفتن تا کی؟

روزگاری من و دل ساکن کویی بودیم ... ساکن کوی بت عربده جویی بودیم

عقل و دین باخته دیوانه ی رویی بودیم ... بسته ی سلسله ی سلسله مویی بودیم

کس در آن سلسله غیر از من و دل بند نبود

یک گرفتار از این جمله که هستند نبود

نرگس غمزه زنش اینهمه بیمار نداشت ...سنبل پر شکنش هیچ گرفتار نداشت

اینهمه مشتری و گرمی بازار نداشت ... یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت

اول آن کس که خریدار شدش من بودم

باعث گرمی بازار شدش من بودم

عشق من شد سبب خوبی و رعنایی او ... داد رسوایی من شهرت زیبایی او

بسکه دادم همه جا شرح دلارایی او... شهر پر گشت ز غوغای تماشایی او

این زمان عاشق سر گشته فراوان دارد

کی سر برگ من بی سر و سامان دارد؟

چاره اینست و ندارم به از این رای دگر ... که دهم جای دگر دل به دلارای دگر

چشم خود فرش کنم زیر کف پای دگر ... بر کف پای دگر بوسه زنم جای دگر

بعد از این رای من اینست و همین خواهد بود

من بر این هستم و البته چنین خواهد بود

پیش او یار نو و یار کهن هر دو یکی است ... حرمت مدعی و حرمت من هر دو یکی است

قول زاغ و غزل مرغ چمن هر دو یکیست ... نغمه ی بلبل و غوغای زغن هر دو یکیست

این ندانسته که قدر همه یکسان نبود

زاغ را مرتبه ی مرغ خوش الحان نبود

چون چنین است پی کار دگر باشم به... چند روزی پی دلدار دگر باشم به

عندلیب گل رخسار دگر باشم به ... مرغ خوش نغمه ی گلزار دگر باشم به

نو گلی کو که شوم بلبل دستان سازش

سازم از تازه جوانان چمن ممتازش

آن که بر جانم از او دم به دم آزاری هست ... میتوان یافت که بر دل زمنش باری هست

از من و بندگی من اگرش عاری هست ... بفروشد که به هرگوشه خریداری هست

به وفاداری من نیست در این شهر کسی

بنده ای همچو مرا هست خریدار بسی

مدتی در ره عشق تو دویدیم، بس است ... راه صد بادیه ی درد بریدیم، بس است

قدم از راه طلب باز کشیدیدم، بس است... اول و آخر این مرحله دیدیم، بس است

بعد از این ما و سر کوی دلارای دگر

با غزالی به غزل خوانی و غوغای دگر

تو مپندار که مهر از دل محزون نرود ... آتش عشق به جان افتد و بیرون نرود

وین محبت به صد افسانه و افسون نرود ... چه گمان غلط است این برود، چون نرود

چند کس از تو و یاران تو آزرده شود

دوزخ از سردی این طایفه افسرده شود

ای پسر چند به کام دگرانت بینم ... سرخوش و مست ز جام دگرانت بینم

مایه ی عیش مدام دگرانت بینم ... ساقی مجلس عام دگرانت بینم

تو چه دانی که شدی یار چه بیباکی چند

چه هوسها که ندارند هوسناکی چند

یار این طایفه ی خانه بر انداز مباش ... از تو حیف است، به این طایفه دمساز مباش

میشوی شهره، به این فرقه هم آواز مباش ... غافل از لعب حریفان دغا باز مباش

به که مشغول به این شغل نسازی خود را

این نه کاری است، مبادا که ببازی خود را

در کمین تو بسی عیب شماران هستند... سینه پر درد زتو کینه گذاران هستند

داغ بر سینه زتو سینه فکاران هستند ... غرض اینست که در قصد تو یاران هستند

باش مردانه که ناگاه قفایی نخوری

واقف کشتی خود باش که پایی نخوری

گرچه از خاطر وحشی هوس روی تو رفت ... وز دلش آرزوی قامت دلجوی تو رفت

شد دل آزرده و آزرده دل از کوی تو رفت ... با دل پر گله از ناخوشی خوی تو رفت

حاش لله که وفای تو فراموش کند

سخن مصلحت آمیز کسان گوش کند

 

                                                                      وحشی بافقی


  نوشته های دیگران ()
<      1   2      
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
 
فهرست ها
 RSS 
خانه
ارتباط با من
درباره من
پارسی بلاگ

بازدید امروز: 2
بازدید دیروز:  7
مجموع بازدیدها:  196305
منوها
» درباره خودم «


فریاد بیصدا

» فهرست موضوعی یادداشت ها «

اُبض=رها کردن . بدهید . نظر .
» آرشیو مطالب «

تیر 88
مرداد 88
شهریور 88
مهر 88
اردیبهشت 89
شهریور 89
مهر 89
آبان 89

» لوگوی وبلاگ «


» لینک دوستان «

عاشق آسمونی
عاشقان
ترنم یاس
وبلاگ عقل وعاقل شمارادعوت میکند(بخوانیدوبحث کنیدانگاه قبول کنید)
کلبه درویشی
خندون
محمد جهانی
PARANDEYE 3 PA
سلام دوستان عزیزم به وبلاگ جبهه بیداری اسلامی خوش آمدید
BABI 1992
.: شهر عشق :.
GUST PC مرجع بازی های رایانه ای
پرنسس زیبایی
O2H-SMS
منطقه آزاد
دهیاری روستای آبینه(آبنیه)
روستای زیارتی وسیاحتی آبینه(آبنیه)باخرز
صبح امید
نور
**عاشقانه ها**
عموهمت من
غلط غولوت
جیغ بنفش در ساعت 25
گذری به نام امام نقی علیه السلام
گروه اینترنتی جرقه داتکو
شهید قنبر امانی
کیمیا
صاعقه
ستاره خاموش
باشگاه پرواز
صل الله علی الباکین علی الحسین
متالورژی_دانلودکده ی مهندسی متالورژی(rikhtegari.com)
Sea of Love
MOHAMMAD.HAHSEMI86@YAHOO.COM
آرامش جاویدان در پرتو آموزه های اسلام
مذهب عشق
آبشار
محمد شادانی
...دختر روستا...
امپراتوری هخامنشیان
به بهترین وبلاگ سرگرمی خوش امدید
به دلتنگی هام دست نزن
جیگر نامه
ارون
دکتر علی حاجی ستوده - متخصص بیماریهای داخلی
کشکول
تنها
انا مجنون الحسین
عشق است و زندگی
یک هدف مشخص
غریبه
مهندسی کشاورزی- علوم باغبانی ورودی 89
باران
شرکت نمین فیلتر
کورش بزرگ:خداوندا این کشور را از دشمن،خشکسالی و دروغ محفوظ دار
آوای عشق
فریاد بیصدا
بازی دل
پسران جوان
خطوط شکسته ی یک ذهن
زرشک و خواص زرشک و تقاضای زرشک
عاشقانه ها
دنیای واقعی
عکس
مجازی
نیار یعنی آرزو
دختری از جنس باران
دل ها تنها به یاد خدا آرام می گیرد
تحقق اهداف شهدا
بهترین ها برای ایرانیان
MANIFESTER
کوچک های بزرگ
دریچه
kaveh
راه را با این (ستاره ها) می توان پیدا کرد
My Camera
دانستنی / سرگرمی / دانلود

» صفحات اختصاصی «

فریاد بیصدا

» لوگوی دوستان «
























































































» وضعیت من در یاهو «

یــــاهـو